صفحات

استقلال ، آزادی ، عـدالت اجتماعی *

شعر کلاسیک از
. میراسماعیل جباری نژاد ، م - اُدلی
ساکن کانادا - تورنتو ، تولد ، تبریز ، محله خیابان ( کلانتر کوچه ) رانده شده وطن
با مضامین ، 1 - ملی و میهنی، رزمی 2 - عاشقانه و عارفانه 3 - جلوه های طبیعت و خلقت 4- مناسبت ها ی ویژ ه
لطفا برای خواندن اشعار صفحات بعد در زیر آخرین پست صفحه روی
older post
کلیک فرمائید و همینطور تا آخر

Classic
poetry - in persian
1 - Heroic verse and Revolution 2 - Beauty of Nature and Creation 3 - Lyric Poetry......
miresm
aeil -- Jabarinezhad ( M - odly)

**CANADA - TORONTO

1 -Independence 2 - Freedom ( Liberty ) 3
- Social Justice For Iran

Thursday, October 8, 2015

میراسماعیل جباری نژاد / چند شعر


* قصیده باران * 


گل های غزل ز باغ چشمان تو باد
هر قافیه را « ردیف » مژگان تو باد
ای آنکه به طبع شعر من جان دادی
این طبع روان قصیده باران تو باد

خاتون شعر *

هـر آینه در رباعـی ام پیـدائـی
با هـر نفـس دوبیتی ام می آئـی
در باغ دلم گل غـزل می کاری
تن بر تن هر قصیده ام می سائی


* بی راهـه رو *


این راه ، پر از گرد و غـبار است ، نرو
صد چاله پر از چنبر مار است ، نرو
من شاعرم و حرف مرا گوش بکن
این راه سفر تیره و تار است ، نرو


 
*خامه  نو 


خامه = به معنی قلم
 
با خامه نو ، شروع دیگر دارم
با هر غـزلی شیوع دیگر دارم
خورشید صفت ، ز طاق آفاق هنر
با نور ادب  طلوع دیگر دارم






کو ؟ باده فروش سر باغ * 


کو ؟همهمه ی جوش و خروش سر باغ
کو ؟ قهقهه ی چشمه ی نوش سر باغ
کو ؟ بر لب این جوی خوش آهنگ زلال
آن نرگس گل ، باده فروش سر باغ

*جام شراب گل سرخ * 


خشکیده به رخ ، سرخ ، گلاب گل سرخ
پر پر شده و « نقش برآب » گل سرخ
در پای چمن ، شکسته جلاد خزان
خوش رنگ ترین جام شراب گل سرخ




* چشمه عطش در*

در باغ خزان چراغ گل خاموش است
تالار چمن وجب وجب غم پوش است
آن چشمه نوش ، که گل از آن می نوشید
خشکیده کنون ، بی تپش و بی جوش است
 

* بنفشه های خندان * 
 
فردای دگر ، چراغ گل تابان است
چشمان تمام چشمه ها گریان است
هر سو نگری ، در چمن دشت بهار
لب های همه بنفشه ها خندان است



* با ماهرخ ماه *
در پاکی این جوی ، چه می پوئی ماه ؟
با من ، ز رخ یار تو می گوئی ماه
من بر لب جو ، ماهرخی می جویم
تو در کف این جوی چه می جوئی ماه ؟

*عریانی دوشیزه ماه 


افتاده به روی موج ها دامن ماه
نمناک شده مخمل پیراهن ماه
خوابیده به روی ترمه بستر آب
عریانیِ   ِ  دوشیزه سیمین تن ماه




* قامت شمشادی *

* لبلاب = همان نیلوفر صحرائی


از باغ تنت سبد سبد گل چیدن
گلگون لب شیرین تو را بوسیدن
لبلاب شدن در چمن بستر رود
بر قامت شمشادی تو پیچیدن

ژاله = به معنی شبنم قطره ای که سحر گاهان بر روی گلبرگ ها می نشیند و آرام آرام با تابش نور از روی گل چیده می شود

* کافر *

بگذار ، که ، آه و ناله را بر دارم
از گونه خویش ژاله را بر دارم
بگذار ، که از تاک لب گلگونت
کافر شوم و پیاله را بر دارم


* مجنون ترین مجنون *

پیمانه ما همیشه در خون بوده است
اشک از رخ ما ، مثال جیحون بوده است
آواره چو قیس ، در پی لیلا ئـیـم
مجنون تر از آنیم که « مجنون » بوده است

* زنده به گور*

تو فنده تر از موج به دریا زده ام
فریاد جنون ، تا به ثریا زده ام
لیلای مرا زنده به گورش کردند
دیوانه تر از قیس ، به صحرا زده ام



خال دلجوی خـدا * 

زیبائی روی نسترن روی خداست
خوشبوئی ساق یاسمن بوی خداست
بر خال لب بنفشه لب ، بگذارید
این خال همان نقطه دلجوی خداست


* خاطره *

آویزه ی گل ، ز طاق هر ایوانی
زیبائی حوض و صف صف گلدانی
خوش عطرتر از جوانه های گل یاس
در خاطر هر رباعی ام می مانی


* قطره همان اقیانوس *

من شاپرک و تو جنگلی از طاووس
خورشیدی و من جرقه ای از فانوس
با این همه فرق من همانم که توئی
فرق من و توست قطره با اقیانوس

صبح بهار عاشقی *

من شبنم و تو شقایقی گلبانو
سرخاب توام ، دقایقی گلبانو
من می روم و دو باره بر می گردم
در صبح بهار عاشقی گلبانو



آراسته شعر * 

ای گل ، که میان سبزه بر خاسته ای
با عطر تنت جامه تو پیراسته ای
صورتگر چین ، چهره نیاراست به عمر
این گونه که در شعر من آراسته ای




* حیرت * 


زیباتر از آلاله تو پیراسته ای
از شوکت باغ یاسمن کاسته ای
در حیرتم ای گل ، تو به این
صد رنگی
از خاک سیه ، چگونه بر خاسته ای ؟

میـراسماعـیل جباری نژاد
م -اُدلی

No comments:

Post a Comment