* خزانه نور *
تو آن ستاره ي صبحي پر از نشانه نور
خداي نعمتي و چشمه ي يگانه نور
به حجله گاه سحر بين عـروس گلرخ روز
و رقص دختر خورشيد با چغانه نور
به كوچه كوچه صبح اي نگار زرين تاج
بخوان گلو به گـلو خوش ترين ترانه نور
ز كهكشان نگاهت دميده صد خورشيد
افـق افـق زده تا دشت بيـــكرانه نور
به سر زمين شبم اي تجلي مه ومهـــر
ســبــد ســبـــد بـفـشان بـذر دانه دانه نور
تو را غزل به غزل خوانده ام به باغ خیال
كه شاخه شاخـه دل را توئي جوانه نور
شب سياه من و كهكشان چشمانت
دو بال عشق من واوج بي نشانه نور
مرا نهايت پـرواز در سماواتی
به بال هاي طلائي ِ عاشقانه نور
شراب عشق ترا من سـبـو سـبـو طلبم
ز چشم نرگس تو آن شرابخانه نور
بلور چشم تو دارد درخششي خوش تاب
چو برق تكه الماس در ميانه نور
فروغ مهر تو باشد به عمق ظلمت دل
چو تاب چهره مه ، جلوه شبانه نور
بهشت عشق تو نازم كه در طراوت آن
قـنـاري دل من كرده آشيـانه نور
سرود نـم نـم آبي به گوش دشتستان
نهيب توسن ابـــري به تازيانه نور
عـبـور نـيـزه نوري ز نـم نـم باران
حلول قـوس قـزح جلوه ي كمانه نور
مرا به دولت دنيا مخوان مخوان اي دل
كه جاودان دولتي دارم از خـزانه نور
فـروغ عشق تـو ( ادلي ) هميشه تابان باد
به عاشقـانه ترين شـعـر جاودانه نور
ميراسماعيل جباري نژاد
م - ادلی
تو آن ستاره ي صبحي پر از نشانه نور
خداي نعمتي و چشمه ي يگانه نور
به حجله گاه سحر بين عـروس گلرخ روز
و رقص دختر خورشيد با چغانه نور
به كوچه كوچه صبح اي نگار زرين تاج
بخوان گلو به گـلو خوش ترين ترانه نور
ز كهكشان نگاهت دميده صد خورشيد
افـق افـق زده تا دشت بيـــكرانه نور
به سر زمين شبم اي تجلي مه ومهـــر
ســبــد ســبـــد بـفـشان بـذر دانه دانه نور
تو را غزل به غزل خوانده ام به باغ خیال
كه شاخه شاخـه دل را توئي جوانه نور
شب سياه من و كهكشان چشمانت
دو بال عشق من واوج بي نشانه نور
مرا نهايت پـرواز در سماواتی
به بال هاي طلائي ِ عاشقانه نور
شراب عشق ترا من سـبـو سـبـو طلبم
ز چشم نرگس تو آن شرابخانه نور
بلور چشم تو دارد درخششي خوش تاب
چو برق تكه الماس در ميانه نور
فروغ مهر تو باشد به عمق ظلمت دل
چو تاب چهره مه ، جلوه شبانه نور
بهشت عشق تو نازم كه در طراوت آن
قـنـاري دل من كرده آشيـانه نور
سرود نـم نـم آبي به گوش دشتستان
نهيب توسن ابـــري به تازيانه نور
عـبـور نـيـزه نوري ز نـم نـم باران
حلول قـوس قـزح جلوه ي كمانه نور
مرا به دولت دنيا مخوان مخوان اي دل
كه جاودان دولتي دارم از خـزانه نور
فـروغ عشق تـو ( ادلي ) هميشه تابان باد
به عاشقـانه ترين شـعـر جاودانه نور
ميراسماعيل جباري نژاد
م - ادلی